یکی از حوزه های مکانی مهم در فرش دستباف ایران؛ فرش مشهد است. این حوزه در قیاس با فرش های روستایی و عشایری همجوار خود تحت تأثیر عواملی همچون رخداد وقایع تاریخی گوناگون، برخورد با هنر و فرهنگ فرشبافی شهرهای نزدیک یا استانهای دیگر و همچنین رشد و توسعه روزافزون جوامع شهری بیشتر دچار تغییر و تحول شده است. این مسئله به ویژه از دوره قاجار با توجه به تحولات حاصل از موج مدرنیته در جامعۀ ایران و رواج تأثیرپذیری هنر ایران از غرب، سرعت بیشتری به خود گرفته است. مقالۀ حاضر قصد دارد، با هدف اصلی میزان تغییرات به وجود آمده در سنت ها و شاخصه های اصیل موجود در طرح و نقش و رنگ فرش دستباف این منطقه را بررسی نماید. همچنین در این بررسی، عوامل مؤثر در ایجاد تحولات موجود در فرش دستباف، نسبت به سنت گرایی و سنت گریزی را مشخص سازد. تا در این راستا برای سوالات اصلی مقاله بتواند به پاسخ مناسبی دست یابد؛ ۱. تقابل سنت و مدرنیته در طرح، نقش و رنگ فرش دستباف مشهد چگونه است؟ 2. تحولات صورت گرفته بر اثر موج مدرنیته در نقوش و رنگ های فرش دستباف مشهد چیست؟ 3. نقاط قوت و ضعف به وجود آمده بر اثر مدرنیته بر سنت های حاکم بر طرح و رنگ فرش دستباف مشهد چه میباشند؟ روش پژوهش در این زمینه؛ توصیفی، تحلیلی و تطبیقی می باشد. به منظور مطالعه و بررسی بهتر، اطلاعات و نمونه هایی از فرش مشهد به صورت کتابخانه ای و میدانی از سه دوره قاجار، پهلوی و معاصر انتخاب شده است. با استفاده از روش تطبیقی طرح و نقش هر سه دوره نسبت به هم؛ میزان پایبندی و عدم آن به حفظ سنت های فرشبافی در این حوزه مشخص می گردد. همچنین با بررسی سیر تحول و تطور اجباری طرح، نقش و رنگ فرش مشهد، نحوه تغییر سلیقه مخاطبین آن مشخص میشود. نتایج این تطبیق و تحقیق نشان می دهد که فرش شهری حوزۀ مشهد کم ترین تحولات را در ویژگی های اصیل قالی خود تا به امروز داشته و سعی نموده تقریباً با همان سبک و سیاق سنتی خود راه را طی کند.